همیشه فکر میکردم اگر یک گلدانی داشته باشم که حس کنم متعلق به خود خودم است، اسمش یک چیزی مثل نازگل و گلبهار و ماهبانو و این چیزها باشد.
وقتی از کنار دیوار قشنگه رد شدم، یک لحظه چشمم چرخید و دیدم وقتی حواسم نبوده در گوش بچهی مورد علاقهام اذان و اقامه گفتهاند و اسمش را هم زمزمه کردهاند و حتی سندش را چسباندهاند روی پیشانیاش.
چند روزی است که هرصبح حین عبور، با آقا قاسم، پسر گلم چند دقیقهای معاشرت میکنیم.
پ.ن: پستهایی که برچسب «
هر کسی در زندگی قطعا دچار اشتباه شده و یا خواهد شد که دعا می کنم اگر اشتباهی هم قراره در آینده رخ بده یک طرفش خدا باشه نه بنده خدا ( الهی آمین ) چون خدا خیلی مهربون هست و بدون هیچ چشم داشتی حتی با اهدای خیر و نیکی توی زندگیت مهر تاییدی بر بخشیده شدنت می زنه ..
این که آدمی مرام و معرفت داشته باشه که سر خم کنه و اشتباهش رو بپذیره و بخاطرش عذرخواهی هم کنه جای شکر داره که با تاکید مجدد امیدوارم سرتون همیشه جلو خدا کج باشه نه بنده خدا !!
اما بهرحال دست تق
علی زمانیان مینویسد:
«او یک
”خدااندیشِ به تمامه“ بود. نالههایش برای متاع دنیا و برای از دست دادن سریر قدرت
نبود. چرا که دنیا پیش چشمش کوچک مینمود، چنانکه گویی با این جهان غریبه بود.
امواج متلاطم اندوهِ کیهانی ساحلِ آرامشش را در هم میکوبید. رنجهای متعالی هیچ
گاه خانهٔ دل و جانش را ترک نکرد. چون بیگانهای در این جهان زیست و تنها از این
جهان رفت. خود را در غربتی محزون و دردناک میدید. از آن رو، در وقت هجرت با
شادمانی و ابتهاج میرفت. در
گردآوری و تألیف:حسین کوچکیان فرد
مقدمه
گاهی انسان برای
رهایی از مکان و زمان و هرانچه به آن تعلق دارد نیازمند کلامی از جنس تعقل و الهام
است و برای او مهم نیست این کلام از چه کس و کجا صادر شده است آنچه که در این پاره
گفتارها می آید از این جنس است که دقایقی انسان را به خود می آورد و به زندگی رنگی
نه از شکل روزمرگی می دهد . لذا به جز مفهوم این کلمات و تأثیر مطلوب آن بر انسان
چیز دیگری در آن مطرح نیست از
درباره این سایت